به گزارش خبرنگار مهر، نشست بررسی تاریخ فلسفه کاپلستون، دیروز سهشنبه، 4 خرداد از سوی مرکز فرهنگ و اندیشه جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران و با حضور کامران فانی، سعید حنایی کاشانی و ابراهیم دادجو برگزار شد.
این نشست، اولین نشست از سلسله نشستهایی بود که از سوی مرکز فرهنگ و اندیشه جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران و با هدف نقد و بررسی آثار و کتابهای شاخص در قرن اخیر و تأثیرات آنها بر حوزههای فرهنگ عمومی و دانشگاهی برگزار میشود.
ابراهیم دادجو از سخنرانهای این نشست چون خود جلدهای دوم و سوم این مجموعه را ترجمه کرده است، در بخش اعظم سخنان به مشکلات ترجمه این دو جلد و نیز مشکلاتی که وی در انتشار آنها داشته است پرداخت.
وی گفت: در غرب نسبت به قرون وسطی اطلاعات کمی وجود دارد، مشکلی که ما نیز با آن مواجهیم. دشواری ترجمه این دو جلد به هیمن دلیل بود که ما قرون وسطی را به خوبی نمیشناسیم.
مترجم جلدهای دوم و سوم تاریخ فلسفه کاپلستون افزود: بنده از سال 80 تا 87 به تدریج این دو جلد را ترجمه کردم. من اول یک ترجمه خام اولیه انجام دادم اما دیدم کار سنگینی است. چون با انتشارات حکمت قرارداد داشتم با آنها صحبت کردم و گفتم این کار با هزینههای معمول جلدهای دیگر، به پایان نمیرسد اما آنها به قرارداد عمل نکردند.
وی گفت: سال 87 کار ترجمه را تمام کردم و پس از پژوهشهای بسیار، آن متن خام اولیه به جایی رسید که برایم قابل قبول بود و به نوشتار شسته رفتهای تبدیل شده بود.
دادجو ادامه داد: به رئیس انتشارات علمی و فرهنگی گفتم من این کار را تمام کردهام که به من گفتند ما نسخه خام اولیه را منتشر کردهایم. به این دلیل بود که من خودم بر این دو جلد نقدی نوشتم و ایرادات و اشکالات آنها را بیان کردم. من بررسی کردم و میتوانم بگویم در آن چیزی که هم اکنون منتشر شده بیش از 5600 غلط وجود دارد. به همین دلیل هم از هر دو ناشر شکایت کردهام که در روند بررسی قرار دارد.
کامران فانی نیز در این نشست که به دو نظر درباره تاریخ فلسفه در ایران اشاره کرد و گفت: یک نظر معتقد است فلسفه را در تاریخ فلسفه نمیتوان آموخت و برای خواندن فلسفه باید متون فلسفی را خواند که این نظر مرحوم مهدی آذریزدی بود. اما مرحوم مطهری، استاد دیگری بود که میگفت تا نگاه تاریخی نداشته باشیم فلسفه هم نخواهیم آموخت.
وی در ادامه پس از آنکه کوشید تاریخچهای کوتاه از ترجمه مجموعه تاریخ فلسفه کاپلستون ارائه کند، گفت: بالاخره بعد از سی سال یک تاریخ فلسفه جامع در اختیار دوستداران فلسفه در ایران قرار گرفت. اما اینکه این کتاب تا چه حد پاسخگوی نیازهای جامعه ماست، باید مورد بررسی قرار بگیرد.
این ویراستار و مترجم آثار ادبی و فلسفی سپس به مقالهای اشاره کرد که کاپلستون پس از تألیف این کتاب، با عنوان "درباره تاریخ فلسفه" نوشت و نظرش را درباره چیستی تاریخ فلسفه بیان کرد: کاپلستون در آنجا میگوید هیچ اندیشهای را نمیتوان بدون تاریخ آن فهمید و بنابراین ما برای فهمیدن فلسفه نیاز به تاریخ فلسفه داریم. از طرف دیگر هیچ مؤلفی هم بیطرف نیست.
فانی در پایان گفت: تمام تاریخ فلسفههای جدیدی که در 20 سال اخیر منتشر شدهاند، حاصل کار گروهی بودهاند. حسن این مجموعهها است که هر بخش را متخصص همان بخش نوشته است اما ایراد آن این است که انسجام و نگاه واحدی بر آن حاکم نیست. به نظر من اگر بنا باشد تاریخ فلسفه دیگری به فارسی منتشر شود تاریخ فلسفه چهار جلدی جونز، بهترین گزینه است.
سعیدحنایی کاشانی پس از بیان زمینههایی که سبب شد کاپلستون کتاب تاریخ فلسفه خود را بنویسد، گفت: کاپلستون با توجه به اینکه متوجه شد طلاب علوم دینی کاتولیک، فاقد یک کتاب درسی خوب برای آشنایی با فلسفهاند این کار را بر عهده گرفت.
وی افزود: وقتی کسی کارش را با این انگیزه شروع میکند، طبیعتاً پیشفرضهایی هم خواهد داشت. به عنوان مثال وی در جلد اول که درباره فلسفه در یونان و روم است هشدارهایی میدهد تا جلوی انحراف خواننده کتاب را بگیرد. اما این مسئله برای دانشجوی غیر مسیحی مشکلات بسیاری به همراه خواهد داشت.
این مترجم آثار فلسفی گفت: برای ارائه خلاصهای از اندیشه هر فیلسوف، فرد باید بسیاری از آثار او را بخواند تا بتواند این چکیده را ارائه کند. این کار دشواری است اما از طرف دیگر در همان مدتی که کاپلستون کتابش را مینوشت، بعضی از فلسفهها به کلی متحول شدند که البته شاید در اینجا کاپلستون مقصر نباشد، بلکه زمان است که خیلی چیزها را دگرگون میکند.
وی سپس به موضوع ترجمه پرداخت و گفت: یکی از چیزهایی که تاریخ ترجمه به ما نشان میدهد این است که ترجمه به معنای ترجمه یک بار برای همیشه انجام نمیشود. بنابراین همواره میتوان اثری را دوباره ترجمه کرد چرا که ترجمه یعنی فهمیدن یک جهان و زبان و فهم دیگر. یعنی ترجمه فقط زباندانی یا صرف گرامر نیست بلکه باید باید بتوان روح زمانه را نیز وارد کار خود کرد.
حنایی کاشانی با طرح این پرسش که آیا پدید آوردن یک متن درسی برای این است که آن را حفظ کنیم و بدون هیچگونه ارزیابی انتقادی پس بدهیم، افزود: متن درسی همیشه نسبت به تفکر عقب است. حتی گاه چون دانشجویان مجبورند کتابی را به عنوان متن درسی بخوانند شاید هرگز تلاش نکنند که تمام آنرا با دقت مطالعه کنند.
این پژوهشگر فلسفه در پایان سخنان خود تأکید کرد: نسل جدید ما نیاز به تاریخ فلسفه جدیدی دارد. نوشتن تاریخ فلسفه جدید کار دشواری نیست ولی سرمایهگذاری اقتصادی، فرهنگی و معنوی میخواهد.
نظر شما